تنگ بافته: یک ادیسه آفریقایی
در دوران نوجوانی، ژاکلین نووگراتز ژاکت مورد علاقه خود را به خیریه اهدا کرد. یازده سال بعد، یک تصادف خیره کننده در رواندا نشان داد که زندگی ما در این سیاره چقدر در هم تنیده شده است. - در سال 1973، ژاکلین نووگراتز 12 ساله است و در الکساندریا، ویرجینیا زندگی می کند. به عنوان هدیه، عمویش اد یک ژاکت پشمی آبی با نقشی آفریقایی به او می دهد: دو گورخر در پای یک کوه. او نام خود را روی برچسب می نویسد. تبدیل به ژاکت مورد علاقه او می شود.
- در سال 1976، پسری در دبیرستان نووگراتز در مورد سینه هایش شوخی می کند که با پلیور تنگ برجسته شده است. او با تحقیر قسم خورد که دیگر آن را نپوشد و ژاکت را به Goodwill می دهد.
- مانند بسیاری از اجناس از لباسهای اهدایی از ایالات متحده، این ژاکت به احتمال زیاد به مومباسا، کنیا سفر میکند، پس از بخور کردن، در یک عدل 100 پوندی چسبانده شده و به یک توزیعکننده لباس دست دوم فروخته میشود که به نوبه خود به شهروندان محلی در سراسر آفریقا میفروشد. .
- نووگراتز در سال 1983 از دانشگاه ویرجینیا فارغ التحصیل شد و در بانک چیس منهتن مشغول به کار شد و وامهای بانکها را در اقتصادهای آشفته بررسی کرد. در یک سفر کاری به برزیل در سال 1985، او با ادواردو، پسری بی خانمان در ریودوژانیرو دوست می شود. اما وقتی او را به رستوران هتل می آورد، مدیر او را برمی گرداند. نووگراتز از خود می پرسد، 'برای ساختن جامعه ای که در آن همه درهای فرصت داشته باشند، چه چیزی لازم است؟'
- Novogratz پیشنهاد می کند که چیس یک برنامه وام را برای خانواده های کم درآمد و همچنین بانک های مشکل دار اجرا کند. روسای او این طرح را رد می کنند، بنابراین او برای پیوستن به یک سازمان غیرانتفاعی در آفریقا که مشاغل کوچک را تامین مالی می کند، ترک می کند. در اوایل سال 1987، او به کیگالی، رواندا سفر کرد تا به تأسیس یک شرکت مالی خرد برای زنان فقیر کمک کند.
- یک روز بعدازظهر هنگام دویدن، پسر جوانی را در جاده می بیند. او یک ژاکت آشنا به تن دارد. آن را از پشم آبی، با گورخرها در پای یک کوه برفی ساخته شده است. او را متوقف میکند، یقهاش را پایین میآورد و میبیند که نامش روی برچسب نوشته شده است. این ژاکتی است که او 11 سال قبل اهدا کرده بود. این برخورد او را متقاعد میکند که همه ما به هم پیوستهایم: «اعمال و بیعملی ما هر روز مردم را در سراسر جهان لمس میکند، افرادی که ممکن است هرگز نشناسیم و هرگز نبینیم.»
- در سال 2001، حس هدف او تجدید شد، نووگراتز صندوق Acumen را تأسیس کرد، یک سازمان غیرانتفاعی که کارآفرینی را به عنوان وسیله ای برای مبارزه با فقر جهانی تشویق می کند. تا به امروز، Acumen Fund به یک شرکت در هند کمک کرده است تا آب پاکیزه را برای بیش از یک چهارم میلیون ساکن روستایی فراهم کند. یک طراح محصولات کشاورزی سیستم های آبیاری قطره ای را برای 275000 کشاورز کوچک در سراسر جهان آورده است. و یک تولید کننده تور بستر مالاریا آفریقایی که بیش از 75000 نفر را استخدام می کند، سالانه 10 میلیون توری تخت مالاریا تولید می کند.
- نووگراتز در مورد بازدیدهای خود از شرکت هایی می نویسد که در تامین مالی به آنها کمک کرده است و نوشته هایی را در وب سایت صندوق (AcumenFund.org) ارسال می کند. مدخل ها به کتابی درباره تجربیات او تبدیل می شوند، ژاکت آبی: پل زدن شکاف بین ثروتمند و فقیر در دنیایی به هم پیوسته ، که در اسفند ماه منتشر می شود. او قصد دارد بخشی از درآمد را به صندوق Acumen اهدا کند. او در مقدمه مینویسد: «بهجای اینکه دنیا را بین تمدنها یا طبقات مختلف ببینیم، آینده جمعی ما بر پذیرش چشماندازی از جهانی واحد است که در آن همه ما به هم متصل هستیم.» همه ما در تغییری که باید ایجاد کنیم نقش داریم.